شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
از بهر خدا ما را در ده دو سه پیمانه
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( غزلیات )
42

از بهر خدا ما را در ده دو سه پیمانه

زان می که به خم داری ای ساقی میخانه
از بهر خدا ما را درده دو سه پیمانه
از بادۀ عشق خود یک جرعه به کامم ریز
تا سر فکنم از شوق در پای تو مستانه
ای باده پرست من ، رحمی کن و دستم گیر
کز آتش و سوز می ، جان سوخت چو پروانه
ای ماه و شان گوئید آن ساقی مه رو را
تا نیست کند ما را زان بادۀ جانانه
گر مست کند ما را از بادۀ وصل خویش
همواره غزل خوانیم با نعرۀ رندانه
از جام شراب عشق ، دیوانه و مستم کن
تا خلق جهان بینند ، عاقل شده دیوانه
از لذّت شرب می ای دوست بکش ما را
تا زنده شویم آن دم ، زین مردن مردانه
زان بادۀ صاف جان آتش به روان انداز
تا گنج روان جوئیم ، اندر دل ویرانه
گر زاهد خود بینی از باده کند منعم
گویم نکنم زین پس ، من گوش به افسانه
دریاب « کمالت » را ای ساقی جان و دل
تا خانۀ دل سازد پاکیزه ز بیگانه