شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شاه در بزم گدا می آید
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( غزلیات )
46

شاه در بزم گدا می آید

از تنم بوی خدا می آید
بنگر این بو ز کجا می آید
بعد مرگم بشنو از تک قبر
بانک جان سوز نوا می آید
چون شدم از می جانانه فنا
در برم نور بقا می آید
دم به دم در شب تاریک دلم
ماه خورشید لقا می آید
من چه گویم که از آن تیر و کمان
بر دل خسته چها می آید
بهر پیغام از آن لولی مست
هرسحر باد صبا می آید
طرفه رازی بشنو از لب من
شاه در بزم گدا می آید
ساقی ماه رخ سرو اندام
با می ناب صفا می آید
در حریم حرم دوست « کمال »
هر زمان بی سر و پا می آید