شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۴۲
عطار
عطار( باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد )
92

شمارهٔ ۴۲

دوش آمد و گفت: چند جانت سوزم
وقت است که امشبیت جان افروزم
دردا که هنوز در دهن داشت سخن
خود صبح برآمد و فرو شد روزم