شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل ۵۹۲
سعدی
سعدی( غزلیات )
109

غزل ۵۹۲

روی بپوش ای قمر خانگی
تا نکشد عقل به دیوانگی
بلعجبی های خیالت ببست
چشم خردمندی و فرزانگی
با تو بباشم به کدام آبروی
یا بگریزم به چه مردانگی
با تو برآمیختنم آرزوست
وز همه کس وحشت و بیگانگی
پرده برانداز شبی شمع وار
تا همه سوزیم به پروانگی
یا ببرد خانه سعدی خیال
یا ببرد دوست به همخانگی