شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۴۲ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۲- سورة البقره‏ )
56

۴۲ - النوبة الاولى

قوله تعالى: الطَّلاقُ مَرَّتانِ آن طلاق که از آن آشتى توان گرفت دواست، فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ و پس از آن دو طلاق نگاه داشتن است بچم.
أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ یا گسیل کردنى است بنیکویى، وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ و شما را حلال نیست أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً که چیزى ازیشان باز ستانید از آن کاوین که ایشان را داده باشید، إِلَّا أَنْ یَخافا مگر که بدانند و ترسند أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ که ایشان را با هم بر آورد نخواهد بود، و فرمانهاى خدا و شرطهاى صحبت بپاى نتوانند داشت، فَإِنْ خِفْتُمْ اگر بدانید و بترسید أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ که ایشان را با هم بر آورد نخواهد بود که حدهاى فرمان اللَّه و اندازه آن در معاملت و صحبت بروزگار با یکدیگر نگاه دارند و بپاى دارند فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تنگى نیست بر ایشان درین که زن خویشتن بچیزى از کاوین خویش از شوى باز خرد تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها این اندازهااند که خداى نهاد از آن در مگذرید وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ و هر که از اندازه خداى در گذرد فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ایشانند بر خویش ستمکاران.
فَإِنْ طَلَّقَها اگر که مرد زن را طلاق دهد فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ آن زن وى را بزنى حلال نیست پس از آن، حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ تا آن گه که شویى دیگر کند و آن شوى بوى رسد، فَإِنْ طَلَّقَها اگر این شوى دوم وى را طلاق دهد فَلا جُناحَ عَلَیْهِما تنگى نیست برین زن و بر شوى پیشین، أَنْ یَتَراجَعا که با هم آیند «به نکاحى نو» إِنْ ظَنَّا اگر دانند أَنْ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ که بپاى خواهند داشت در معاملت و صحبت و حدها و شرطها آنچه فرمان است از خداى وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ و این اندازهاى خدااند یُبَیِّنُها لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ پیدا میکند آن را و در مى‏آموزد دانایان را.
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ و چون زن را طلاق دهید فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ و این زن عدت بکران برد، فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ آن زن را نگاه دارید، و بزنى باز آرید بنیکویى بچم، أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ یا بگشائید او را و گسیل کنید بنیکویى و بچم، وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً و با خود مگیرید اگر بستیز گیرید ایشان را و بزیان کارى، لِتَعْتَدُوا تا اندازه خشنودى من در گذارید و پاى از پسند من فرا نهید وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ و هر که آن کند فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ بر خویشتن بیداد کرد وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً و سخنان و دین خداى بافسوس مگیرید، وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ و یاد کنید نیکو کارى خداى بر خود وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ و آنچه فرو فرستاد بر شما مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ از نامه و دانش راست، یَعِظُکُمْ بِهِ که پند میدهد شما را بآن وَ اتَّقُوا اللَّهَ و بپرهیزید از خشم و عذاب خداى وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ و بدانید که خداى بهمه چیزها دانا است از کرد و گفت و نیت خلق‏
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ و چون زن را طلاق دهید فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ چون آن زن را عدت بکران آید فَلا تَعْضُلُوهُنَّ باز مدارید آن زن را أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ که به نکاح با شوى خویش گردد، إِذا تَراضَوْا بَیْنَهُمْ که این زن و آن مرد هامداستان گشتند بباز رسیدن با هم بِالْمَعْرُوفِ به نیکویى و راستى ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ این پند است که خداى میدهد مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ آن کس را که گرویده است از شما بخدا و روز رستاخیز ذلِکُمْ أَزْکى‏ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ که چنین کنید شما را بهتر است و هنرى تر و پاکتر وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ و خداى داند و شما ندانید.