شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
این کیمیای هستی
محمدرضا شفیعی کدکنی
محمدرضا شفیعی کدکنی( مثل درخت در شب باران )
118

این کیمیای هستی

با واژه های تو
من مرگ را محاصره کردم
در لحظه ای که از شش سو می آمد
آه این چه بود این نفس تازه باز
در ریه ی صبح
با من بگو چراغ حروفت را
تو از کدام صاعقه روشن کردی ؟
بردی مرا بدان سوی ملکوت زمین
وین زادن دوباره
بهاری بود
امروز
احساس می کنم
که واژه های شعرم را
از روی سبزه های سحرگاهی
برداشته ام