شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
گوشه چشمی
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( مثنویات )
141

گوشه چشمی

نور رویت شد ز جانم جلوه گر
ذره سان گشتم ز عشقت در به در
پرتو رویت ز پشت ابر دل
ماه را کرده ز روی خود خجل
برده از ما صبر و آرام و قرار
کرده ما را بهر قربانی شکار
در ره عشقت ز پا افتاده ایم
جان نهاده بر کف و آماده ایم
با دل خونین و چشم اشکبار
جان خود سازیم از بهرت نثار
مونس دل ای علی مرتضی
دلربای خلق و مرآت خدا
بر « کمالت » گوشۀ چشمی فکن
تا کند گوش جهان را پر سخن