شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
از دو چشمت می ، دلم را خوشتر است
حاج کمال مشکسار
حاج کمال مشکسار( غزلیات )
47

از دو چشمت می ، دلم را خوشتر است

ساقیا عشقت شراب کوثر است
نور رویت عاشقان را رهبر است
هر که را عشق خدا در دل فتاد
عشق رویت را یقین اندر سر است
آفتابا ، رخ دیگر از ما مپوش
ای که عشقت بادۀ جان پرور است
نور خورشید جمالت از ازل
در دل ذرات عالم دلبر است
یک طواف قامتت از روی صدق
به ز صدها بار حج اکبر است
هیچ دانی خون قلب عاشقان
از شراب جام رویت احمر است ؟
تا نشستم بر سر کویت به صدق
دیدگان دائم ز خون دل تر است
گرد شمع عارضت پروانه وار
این دل مجروح اندر آذر است
گر چه شیرین کامم از شهد لبت
از دو چشمت می دلم را خوشتر است
هیچ می دانی تو ای مولای ما
بندگانت را ز یزدان افسر است !
ای سلیمان کن به مور خود نظر
گر چه موجودی نحیف و لاغر است
تا که احسان بر « کمالت » کرده ای
چون گدایان دیده اش بر این در است