شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
وقتی
گروس عبدالملکیان
گروس عبدالملکیان( گزیدهٔ اشعار )
121

وقتی

وقتی کلید را
در جیب هایم پیدا نمی کنم
نگرانِ هیچ چیز نیستم
وقتی پلیس
دست بر سینه ام می گذارد
یا وقتی که پشت میله ها نشسته ام
نگرانِ هیچ چیز نیستم
مثل رودخانه ای خشک
که از سد عبور می کند
و هیچکس نمی داند
که می رود یا باز می گردد