شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۴۰
عطار
عطار( باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن )
103

شمارهٔ ۴۰

گر جان گویم برآمد و حیران شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد