شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۲۱
عطار
عطار( باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار )
101

شمارهٔ ۲۱

تا کی باشم عاجز و مضطر مانده
بادی در دست و خاک بر سر مانده
هر روزم اگر هزاردر بگشایند
من زانهمه همچو حلقه بر در مانده