شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
گزیدهٔ غزل ۳۲۰
امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی( غزلیات (گزیدهٔ ناقص) )
55

گزیدهٔ غزل ۳۲۰

سوز دلم بدید و ز دیده نمی نریخت
این یار خانه سوخته را این قدر نبود
دوش آمدی و معذرتی گر نکرد من
معذور دار زانکه ز خویشم خبر نبود
بیگانه وار از سر ما سایه برگرفت
ما را ز آشنایی او این گمان نبود
گل آمد و به باغ رسیدند بلبلان
وان مرغ رفته را هوس آشیان نبود
یارب که دوش غایب من خانهٔ که بود
تشویش این چراغ ز پروانهٔ که بود؟