شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۵۹۹
امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی( غزلیات )
48

شمارهٔ ۵۹۹

بی یاد تو غم جهان نسوزد
بی آه من آسمان نسوزد
پیش رخ آتشین تو شمع
سوزند، ولی چنان نسوزد
گر شمع نخوانمت مشو گرم
زاتش گفتن زبان نسوزد
بی رنگ رخ تو ز آتش غم
سرمایه دوستان نسوزد
یاد تو چو در دلم در آید
جز مغز استخوان نسوزد
سوزد دل خود، اگر بگویم
دل نیست که در زمان نسوزد
آتش به چنان دلی در افگن
کاندر غم دوستان نسوزد
از غمزه مسوز عالمی را
تا بنده در آن میان نسوزد
زینسان که بسوخت خسرو از آه
نبود عجب، ار جهان نسوزد