شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۱۷۵۱
امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی( غزلیات )
37

شمارهٔ ۱۷۵۱

به کوی عقل مرو، گر به عشوه بردی راه
وگر ز عقل گذشتی، بگوی بسم الله
هزار بار به گوش دلم رسید از غیب
که عشوه راهنمایست و عقل مانع راه
وگر به سلسله عشق مبتلا شده ای
برو به میکده وز پیر دیر همت خواه
به یک پیاله رهاند ز بند عقل ترا
من آزموده ام ار نشنوی، مرا چه گناه
بیا به مجلس رندان و بر کف ساقی
قران چشمه خورشید بین به یک شبه ماه
مجو مجو قدح باده در جهان، خسرو
که آب بوالهوسان ریخت حب منصب و چاه