شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
فراق مادر
ابوالفضل حقیقت
ابوالفضل حقیقت( غزلیات تازه )
82

فراق مادر

به جهان غمی نباشد چو غم فراق مادر
و نبود عشق پاکی به زمانه تاق مادر
ز دو چشم خون ببارد ز سکوت سرد خانه
و نمای تخت خالی وسط اتاق مادر
تنت آرمیده اکنون به حرم، رواق زهرا
چه خوش است آرمیدن وسط رواق مادر
من اگر خراب عشقم من اگر به بند و مجنون
چه کنم که بسته پایم به صغر وثاق مادر
همه باده بود شیرش که همیشه مست بودم
پر شور و شوق گشتم من از اشتیاق مادر
چه به خاک و خون کشیده به دو دیده اشکهایم
به دلم نشسته گرد غم افتراق مادر
تو سخن بگوی و شکر ز دهان خود بیفشان
که خوش است شعر شیرین به دل و مذاق مادر
چه شود اگر که یارم بدهد ندای وصلش
که بیا بیا حقیقت تو به اتفاق مادر