شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
روشنگران
طاهره صفارزاده
طاهره صفارزاده( گزیدهٔ اشعار )
109

روشنگران

درياب‌
لحظه‌هاي هدايت را
دريـــاب‌
هنگام اتّصال به درياي معرفت‌
جان تو بندري ست‌
جاي ورود نور
جاي صدور نور
اين بلع نور
اين جذب نور
بايد عصاره شود
نيرو شود
حركت شود
به راه به پيوندد
و گرنه‌
پرورش تــن‌
و پروراندن هوش‌
آن نطفه‌ي خصيم خواهد شد
هنگام وصل‌
وصلي به برق‌
فكر تو روشن است‌
روشنفكري‌
كليد را
با دست سهو پائين مزن‌
اين برق مصرفي‌
از مصارف خوب است‌
بر جثّه‌ي هزينه نمي‌افزايد
در كند و كاوها
دنبال آن جرقّه‌ي فطرت‌
دنبال آن ستاره‌ي مكتوم‌
دنبال وصل باش‌
روشنگران راه‌
هم "صادق‌"اند و هم عالِم‌
هم "باقر1" اند و هم عابد
هم "قائم‌"اند و هم ساجد
كليد دانش ناپيداها
به امر خالق يكتا
در اختيار دانش آنهاست‌
ناســوت‌
رخت به لاهوت مي‌كشد
لاهــوت‌
جاذب ناسوت است
اين ماهواره و طيّاره‌
ما را فراز بام تحيّر كشانده‌اند
در اين شگفتي‌
در اين شكست فاصله مقصد كجاست‌
با علم ظاهري‌
از استخوان خرد و شكسته‌
اعمال دست و پا
از قلب ايستاده‌
حركت زنــده‌
از چشم رو به كوري‌
هنر "خواندن‌"
سر مي‌زند
اين اهل فن‌
اين پيچ و مهره‌هاي معجزه‌گر
چون باغ و چون شكوفه‌
مخلوق دلرباي خداوندند
دل را
به شكر و شگفتي واميدارند
اما مسير حركت نيرو
بسوي مقصد اصلي بايد باشد
مقصد اساس رابطه بايد باشد
تا جسم درخور هستي‌
تا ذهن لايق حرمت باشد
و گرنه پرورش تن‌
و پروراندن هوش‌
آن نطفه‌ي خصيم خواهد شد2
هنگام اتّصال‌ِ به درياي معرفت‌
جان تو بندري ست‌
جاي ورود نور
جاي صدور نور
درياب لحظه‌هاي هدايت را
درياب‌
دي‌ماه 65
_____________________
1- باقرالعلوم‌: شارح و روشنگر علوم‌
2- سوره ياسين / آيه 76