شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۹۲۱
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
46

غزل شمارهٔ ۹۲۱

رنج عشقی کشیده ام که مپرس
دُرد دردی چشیده ام که مپرس
در طریقی که نیست پایانش
بر و بحری بریده ام که مپرس
دیده ام صورتی که دیده ندید
معنئی را شنیده ام که مپرس
گفته ام نکته ای تو را که مگو
خط به حرفی کشیده ام که مپرس
بلبل مست گلشن عشقم
ز آشیانی پریده ام که مپرس
عاشق و رند و لاابالی وار
ازجهانی رسیده ام که مپرس
بندهٔ وا فروختم به بها
سیدی را خریده ایم که مپرس