شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۵۴۵
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
50

غزل شمارهٔ ۵۴۵

واحدی در کثیر پیدا شد
احدی لاجرم هویدا شد
جام گیتی نما به ما دادند
صورت و معنئی مهیا شد
نور اول خوشی تجلی کرد
نیک بنگر که عین اشیا شد
بوی یوسف ز مصر عشق آمد
چشم یعقوب عقل بینا شد
هر حبابی که بود ازین دریا
عاقبت باز عین دریا شد
در دو عالم کسی یگانه شود
کز شش و هفت و هشت یکتا شد
سید از ما جدا فتاد ولی
چون ز ما بود باز از ما شد