شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۱۵۲۹
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
42

غزل شمارهٔ ۱۵۲۹

هر مرده که شد به جام می حی
باشد جاوید زنده از وی
ساقی قدحی شراب پر کن
از بهر خدا بده پیاپی
گوئی که ز باده توبه کردی
ای مونس جان عاشقان کی
ای عشق بیا که جان مائی
ای عقل برو ز بزم ماهی
مستیم و خراب لاابالی
ساغر بر دست و گوش برنی
رندانه حریف مست عشقیم
سجادهٔ زهد کرده ام طی
در مجلس عشق نعمت الله
جامیست جهان نما پر از می