شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۱۲۸۰
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
50

غزل شمارهٔ ۱۲۸۰

وقت سرمستی است مخموری بمان
نیک نزدیکی مرو دوری بمان
آشنائی ترک بیگانه بگو
در وصالی هجر و مهجوری بمان
غرهٔ علم و عمل چندین مباش
بگذر از هستی و مغروری بمان
صحبت رندان غنیمت می شمر
قصهٔ رضوان مگو حوری بمان
نور چشم عالمی پیدا شده
روشنش می بین و مستوری بمان
غیرت ار داری ز غیرش در گذر
غیر او ناریست یا نوری بمان
از انا بگذر به حق می گو که حق
نعمت الله باش منصوری بمان