شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۱۰۳۹
شاه نعمت الله ولی
شاه نعمت الله ولی( غزلیات )
54

غزل شمارهٔ ۱۰۳۹

توبه از زهد و زاهدی کردم
در خرابات مست می گردم
می خمخانهٔ حدوث و قدم
شادی روی عاشقان گردم
خاطر کس ز من ملول نشد
ننشسته به دامنی گردم
دُردی درد دل همی نوشم
دردمندانه همدم دردم
زن دنیا و آخرت چه کنم
رند و مست و مجرد و فردم
عاشق و صادقم گواهانم
اشک سرخست و چهرهٔ زردم
بندهٔ سید خراباتم
هر چه فرمود بنده آن کردم