شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
رباعی شمارهٔ ۸
سعدی
سعدی( رباعیات )
104

رباعی شمارهٔ ۸

آن یار که عهد دوستاری بشکست
می رفت و منش گرفته دامان در دست
می گفت دگرباره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست