شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۱ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۳۷- سورة الصافات - مکیة )
83

۱ - النوبة الاولى

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‏
فَالزَّاجِراتِ زَجْراً (۲) بآیتهاى قرآن که باززنندست از بدیها.
وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا (۱) بفرشتگان پرستندگان او قطار قطار.
فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً (۳) بخوانندگان سخن خداوند عزّ و جلّ.
إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ (۴) که خداوند شما یکى است.
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما خداوند آسمانها و زمینها و هر چه میان آن، وَ رَبُّ الْمَشارِقِ (۵) و خداوند مشرق و مغرب آفتاب.
إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا ما بیاراستیم آسمان دنیا را، بِزِینَةٍ الْکَواکِبِ (۶) بآرایش ستارگان.
وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِدٍ (۷) آن ستارگان نگاه داشت کردیم و کوشیدن از هر دیوى ستنبه شوخ.
لا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‏ نمى‏نیوشند بآن گروهان زبرین، وَ یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ (۸) و مى‏اندازند ایشان را از هر سوى.
دُحُوراً براندن ایشان، وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ (۹) و ایشانراست عذابى پیوسته همیشه.
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ مگر که دیوى سخن دزد سخنى رباید،، فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (۱۰) در پى او نشیند شاخى آتش درفشان سوزان.
فَاسْتَفْتِهِمْ پرس از ایشان، أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً که ایشان سخت‏تراند بر آفریدگار در آفرینش أَمْ مَنْ خَلَقْنا یا او که بیافریدیم، إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِینٍ لازِبٍ (۱۱) ما بیافریدیم ایشان را از گلى دوسنده.
بَلْ عَجِبْتَ شگفت مى‏آید ترا، وَ یَسْخَرُونَ (۱۲) و افسوس میدارند بر تو و سست مى‏فرادارند ترا.
وَ إِذا ذُکِّرُوا و چون ایشان را پند دهند و در یاد ایشان دهند، لا یَذْکُرُونَ (۱۳) یاد نکنند و پند نپذیرند.
وَ إِذا رَأَوْا آیَةً و آن گه که نشانى بینند از نشانهاى، یَسْتَسْخِرُونَ (۱۴) یکدیگر را بر سخریت مى‏خوانند.
وَ قالُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ (۱۵) و آن نشان را میگویند نیست این مگر جادویى آشکارا.
أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً باش ما آن گه که خاک گردیم و استخوان، أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (۱۶) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (۱۷) ما با پدران پیشینان ما برانگیختنى‏ایم؟
قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ (۱۸) گوى «نعم» آرى برانگیختنى‏اید و شما درمانده و کم آمده.
فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ یَنْظُرُونَ (۱۹) چنین بود جز ازین نه یک راندن بود که ایشان زنده مى‏شوند مى‏نگرند.
وَ قالُوا یا وَیْلَنا و میگویند اى هلاکا بر ما و نفریغ، هذا یَوْمُ الدِّینِ (۲۰) آنک این روز شمار و پاداش.
هذا یَوْمُ الْفَصْلِ این آن روزگار بر گزاردن است، الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (۲۱) آن روز که شما بدروغ مى‏داشتید و مى‏گفتید که دروغ است.
احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ فراهم آرید ایشان را که بر خود ستم کردند و همسران ایشان را، وَ ما کانُوا یَعْبُدُونَ (۲۲) مِنْ دُونِ اللَّهِ و هر چه مى‏پرستیدند فرود از اللَّه، فَاهْدُوهُمْ إِلى‏ صِراطِ الْجَحِیمِ (۲۳) و ایشان را فرا سر راه دوزخ دهید.