شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۳ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۳۴- سورة سبا- مکیة )
85

۳ - النوبة الاولى

قوله تعالى: قُلْ پیغامبر من بگوى، مَنْ یَرْزُقُکُمْ آن کیست که روزى میدهد شما را؟ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ از آسمان و زمین، قُلِ اللَّهُ هم تو گوى که خداى، وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ ما یا شما، لَعَلى‏ هُدىً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۲۴) بر راه راستیم یا در گمراهى آشکارا.
قُلْ پیغامبر من بگوى، لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا و شما را نخواهند پرسید از آنچه ما کنیم از بدى، وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۲۵) و ما را نخواهند پرسید از آنچه شما میکنید.
قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا بگوى با هم آرد میان ما خداوند ما روز رستاخیز، ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنا پس کار گشاید میان ما، بِالْحَقِّ بداورى راست، وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ (۲۶) و او حاکم است کاربر گشاى دانا.
قُلْ أَرُونِیَ بگوى: با من نمائید، الَّذِینَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَکاءَ این انبازان که درو مى‏بندید بانبازى کَلَّا انبازى نیست و این دعوى راست نیست، بَلْ هُوَ اللَّهُ آرى اوست اللَّه، الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (۲۷) آن تواناى دانا.
وَ ما أَرْسَلْناکَ نفرستادیم ترا، إِلَّا کَافَّةً لِلنَّاسِ مگر همواره همه مردمان را، بَشِیراً وَ نَذِیراً بشارت دهى و بیم نمایى، وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۲۸) لکن بیشتر مردمان نمى‏دانند.
وَ یَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ و میگویند: این وعده که میدهى کى است و چه هنگام است؟ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۲۹) اگر راست مى‏گویى.
قُلْ لَکُمْ مِیعادُ یَوْمٍ بگوى شما را هنگام وعد روزیست، لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ (۳۰) که از آن یک ساعت با پس نشوید و فرا پیش نشوید.
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا ناگرویدگان گفتند: لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ بنگرویم باین قرآن، وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ و نه بآن که پیش از ان بود از هیچ رسول و کتاب، و لو ترى و اگر تو بینید، إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ آن گه که کافران باز داشته باشند نزدیک خداوند ایشان، یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ الْقَوْلَ‏ با یکدیگر باز میگویند سخن، یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا بیچاره گرفتگان میگویند گردن کشان را: لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ (۳۱) اگر نه شما بودید ما بگرویدیمى.
قالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا گردن کشان گویند بیچاره گرفتگان را: أَ نَحْنُ صَدَدْناکُمْ عَنِ الْهُدى‏ باش ما باز گردانیدیم شما را از راست رفتن و باز داشتیم شما را از پیغام پذیرفتن؟ بَعْدَ إِذْ جاءَکُمْ پس آنکه بشما آمد، بَلْ کُنْتُمْ مُجْرِمِینَ (۳۲) نه که شما گناهکاران بودید جرم شما را بود.
وَ قالَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا بیچاره گرفتگان گویند گردن‏کشان را: بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ بلکه ساز بد شما بود و کوشش کژ شما در شبانروز، إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَکْفُرَ بِاللَّهِ که ما را میفرمودید تا بخداى کافر شویم، وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً و او را همتایان گوئیم، وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ و با یکدیگر در نهان پشیمانى مى‏نمایند آن گه که عذاب بینند، وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِی أَعْناقِ الَّذِینَ کَفَرُوا و غلها در گردن ناگرویدگان کنیم، هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۳۳) پاداش ندهند ایشان را مگر آنچه میکردند.
وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ و نفرستادیم در هیچ شهر هرگز هیچ آگاه کننده‏اى، إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها مگر گفتند فراخ جهانیان و بى نیازان ایشان، إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ (۳۴) ما بآنچه شما را فرستادند بآن ناگرویدگانیم.
وَ قالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً و گفتند ما با مال تریم و فرزندان‏تر، وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ (۳۵) و ما را عذاب نکنند.
قُلْ إِنَّ رَبِّی بگوى خداوند من، یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مى‏گستراند روزى فراخ او را که خواهد، وَ یَقْدِرُ و باندازه مى‏بخشد او را که میخواهد وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۳۶) لکن بیشتر مردمان نمیدانند.
وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ نه مال شما و نه فرزندان شما، بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا، آنست که شما را نزدیکى افزاید بنزدیک ما، زُلْفى‏ فراترى و نزدیکى، إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً مگر کسى که بگرود و کار نیک کند، فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ ایشانند که ایشانراست پاداش توى بر توى، بِما عَمِلُوا بآنچه کردند از نیکیها، وَ هُمْ فِی الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (۳۷) و ایشان در ان غرفه و طارمها ناترسان و بى‏بیمان.
وَ الَّذِینَ یَسْعَوْنَ فِی آیاتِنا و ایشان که بر سخنان ما خاسته‏اند، مُعاجِزِینَ و میکوشند در ان که ما را عاجز آرند و خلق را از پذیرفتن آن فرو دارند، أُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (۳۸) ایشان فردا در عذاب آوردگان‏اند.
قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ بگوى خداوند من میگستراند روزى آن را که خواهد از بندگان خود و فرو میگیرد باندازه برو که خواهد، وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ و هر چه نفقة کنید و بکار برید بر درویشان، فَهُوَ یُخْلِفُهُ اللَّه آن را خلف باز دهد و بدل، وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (۳۹) و او بهتر روزى دهندگان است.
وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً و آن روز که بر انگیزانیم ایشان را همه، ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ آن گه فریشتگان را گوئیم: أَ هؤُلاءِ إِیَّاکُمْ کانُوا یَعْبُدُونَ (۴۰) ایشان شما را مى‏پرستیدند بخدایى؟
قالُوا سُبْحانَکَ گویند پاکى و بى عیبى ترا، أَنْتَ وَلِیُّنا مِنْ دُونِهِمْ تو خداوند مایى بى ایشان، بَلْ کانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ بلکه ایشان دیو مى‏پرستیدند، أَکْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (۴۱) بیشتر ایشان بایشان گرویدگان بودند.
فَالْیَوْمَ لا یَمْلِکُ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا امروز بدست کسى از شما کس را نه سودست و نه زیان، وَ نَقُولُ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا و آن گه گوئیم ایشان را که ستم کردند بر خود و کافر شدند، ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِی کُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ (۴۲) چشید عذاب آن آتش که آن را بدروغ میداشتید.
وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِمْ آیاتُنا و آن گه که بر ایشان خوانند سخنان ما، بَیِّناتٍ سخنان روشن پیدا، قالُوا ما هذا إِلَّا رَجُلٌ گویند نیست این مگر مردى، یُرِیدُ أَنْ یَصُدَّکُمْ که میخواهد که بر گرداند شما را، عَمَّا کانَ یَعْبُدُ آباؤُکُمْ از آنچه مى‏پرستیدند پدران شما، وَ قالُوا ما هذا إِلَّا إِفْکٌ مُفْتَرىً و گفتند: نیست این مگر سخنى کژ دروغى نهاده و ساخته، وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا ناگرویدگان گفتند: لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ پیغام راست را که بایشان آمد، إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ (۴۳) نیست این مگر جادویى آشکارا.
وَ ما آتَیْناهُمْ مِنْ کُتُبٍ یَدْرُسُونَها و ندادیم هیچ ایشان را نامه‏اى که خواندندى آن را پیش از قرآن، وَ ما أَرْسَلْنا إِلَیْهِمْ قَبْلَکَ مِنْ نَذِیرٍ (۴۴) و نفرستادیم بایشان پیش از تو هیچ پیغام رسانى و بیم نمایى.
وَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ و ایشان که پیش از قریش بودند دروغ زن گرفتند پیغامبران خویش را، وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَیْناهُمْ و قریش بده یک از توان ایشان نرسیده‏اند، فَکَذَّبُوا رُسُلِی ایشان پیغامبران مرا دروغ زن گرفتند، فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ (۴۵) تا چون بود نشان ناپسند من.