شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۹ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۴- سورة النساء- مدنیة )
82

۹ - النوبة الاولى

قوله تعالى: فَکَیْفَ إِذا جِئْنا چون بزرگوار روزى بود آنکه ما آریم، مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ از هر گروهى، بِشَهِیدٍ پیغامبرى بگواهى، وَ جِئْنا بِکَ و آریم ترا، عَلى‏ هؤُلاءِ شَهِیداً (۴۱) بر اینان بگواهى.
یَوْمَئِذٍ آن روزهن یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا دوست دارد و خواهد ایشان که کافر بودند درین جهان، وَ عَصَوُا الرَّسُولَ و سر کشیدند از استوار داشتن رسول، لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ اگر زمین با ایشان هموار کنندى، وَ لا یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدِیثاً (۴۲) و از خداى هیچ سخن پنهان ندارند.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اى ایشان که بگرویدند، لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏ گرد نماز مگردید آن گه که مستان بید، حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ تا آن گه که چنان بید که دانید که چه میخوانید، وَ لا جُنُباً و گرد نماز مگردید آن گه که جنب باشید. إِلَّا عابِرِی سَبِیلٍ مگر در راه رفتن و در مسجد گذشتن، حَتَّى‏ تَغْتَسِلُوا تا آن گه که پیشتر غسل کنید، وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى‏ و اگر بیمار بید که آب فرا خویش نیارید برد، أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ یا در سفرى بید و آب نیابید، أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ یا یکى از شما از حاجت آدمى آمده بود، أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ یا بپوست خود پوست زنان پاسیده بید، فَلَمْ تَجِدُوا ماءً و آب نیابید، فَتَیَمَّمُوا آهنگ کنید، صَعِیداً طَیِّباً خاکى پاک، فَامْسَحُوا بپاسید بآن خاک، بِوُجُوهِکُمْ رویهاى خویش، وَ أَیْدِیکُمْ و دو دست خویش همه، إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُوراً (۴۳)که اللَّه در گذارنده است آمرزگار همیشه.
أَ لَمْ تَرَ نه‏بینى، ننگرى؟ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا بایشان که ایشان را دادند، نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ بهره‏اى از کتاب آسمانى، یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ گمراهى میخرند، وَ یُرِیدُونَ و نیز میخواهند، أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیلَ (۴۴) که شما راه گم کنید.
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ و اللَّه داناتر دانائیست بدشمنان شما، وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَلِیًّا و خداى یارى بسنده است، وَ کَفى‏ بِاللَّهِ نَصِیراً (۴۵) و داورى دارى بسنده.
مِنَ الَّذِینَ هادُوا از ایشان که جهود شدند قومى هستند، یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ سخنان اللَّه مى‏بگردانند، عَنْ مَواضِعِهِ از آن جایهاى خویش، وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا و بزبان میگویند که شنیدیم، وَ عَصَیْنا و فرمان بردار نه‏ایم، وَ اسْمَعْ بما نیوش، غَیْرَ مُسْمَعٍ، شنواینده مباد، وَ راعِنا و بزبان میگویند ترا که راعِنا، لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ این گردانیدن زبان عربى است بزبان عبرى در سخن وَ طَعْناً فِی الدِّینِ و طعن جستن است در دین، وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا و اگر ایشان گویندیدسَمِعْنا وَ أَطَعْنا شنیدیم و فرمان بردیم، وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا و نیوش و در ما نگاه کن، لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ ایشان را به باشد و راست‏تر باشد، وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ، لکن خداى بر ایشان لعنت کرد بکافر شدن ایشان، فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا (۴۶) تا بنگروند مگر اندکى.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ اى ایشان که ایشان را تورات دادند، آمِنُوا بِما نَزَّلْنا بگروید بقرآن که فرو فرستادیم، مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ استوار دار و گواه آن تورات را که با شماست، مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً پیش از آنکه صورت رویها بستریم، فَنَرُدَّها عَلى‏ أَدْبارِها و آن رویهاى صورت سترده با پسها گردانیم، أَوْ نَلْعَنَهُمْ یا ایشان را لعنت کنیم کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ چنان که لعنت کردیم خداوندان شنبه را، وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا (۴۷) و فرمان که خداى دهد بآن کار کردنى است.