شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۱ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۴۸- سورة الفتح - مدنیة )
103

۱ - النوبة الاولى

قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
إِنَّا فَتَحْنا لَکَ، ما برگزاردیم ترا حکم و برگشادیم ترا داورى، فَتْحاً مُبِیناً (۱) بر گشادى بى‏شبهت و برگزارى بر خیرت بى‏تهمت.
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ، تا اللَّه بیامرزد ترا، ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ، هر چه گذشت از گناه تو، وَ ما تَأَخَّرَ، و هر چه با پس ماند، وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ، و تمام کند بر تو نیکویى خویش که کرد، وَ یَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقِیماً (۲) و راه مینماید ترا براه راست.
وَ یَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزِیزاً (۳) و یارى دهد خداوند ترا یارى دادنى بزرگ بنیروى.
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ، اللَّه آنست که فرو فرستاد آرام در دلهاى گرویدگان، لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ، آن را تا ایمان افزایند با ایمان خویش که دارند، وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ خدایراست سپاههاى آسمان و زمین، وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً (۴) و اللَّه دانایى است راست کار.
لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، تا در آرد گرویدگان را مردان و زنان جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، در بهشتها که میرود زیر درختان آن جویها، خالِدِینَ فِیها، جاویدان در آن، وَ یُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ، و بسترد از ایشان کرده‏هاى بد ایشان، وَ کانَ ذلِکَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظِیماً (۵) و آن نزدیک اللَّه پیروزیست بزرگوار.
وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ، و تا عذاب کند دورویان را مردان و زنان، وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکاتِ، الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ، آن بد اندیشان در خداى، عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ، بدنیت ایشان و بد افتادن جهان گرد ایشان بادا وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ، و خشم گرفت اللَّه بریشان، وَ لَعَنَهُمْ، و بنفرید ایشان را، وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ، و ایشان را دوزخ ساخت، وَ ساءَتْ مَصِیراً (۶) و بد جایگاهى و شدن گاهى که آنست.
وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، و خدایراست سپاههاى آسمان و زمین، وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (۷) اللَّه است آن تواناى دانا همیشه.
إِنَّا أَرْسَلْناکَ، ما فرستادیم ترا، شاهِداً، تا گواه باشى، وَ مُبَشِّراً، و بشارت رسانى. وَ نَذِیراً (۸)، و بیم نمایى.
لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، تا بگروید شما که مؤمنان‏اید باللّه و فرستاده او، وَ تُعَزِّرُوهُ، و یارى دهید او را، وَ تُوَقِّرُوهُ، و شکوه دارید او را و بزرگ، وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا (۹) و اللَّه را بستائید و پرستید بامداد و شبانگاه.
إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ، ایشان که بیعت میکنند با تو، إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ، بیعت با اللَّه میکنند، یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ، دست اللَّه زبر دستهاى ایشان، فَمَنْ نَکَثَ، هر که پیمان شکند، فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، بدنامى و زیان آن بر خویشتن میاورد، وَ مَنْ أَوْفى‏، و هر که بوفا باز آید، بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ، بآن پیمان که کرد و عهد که بست باللّه، فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (۱۰) آرى باو دهد اللَّه مزد بزرگوار.
سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ آرى میگوید ترا با پس کردگان خداى از این اعراب بادیه‏نشین، شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا، ناپرداخته داشت ما را مال ما و کسان ما، فَاسْتَغْفِرْ لَنا، آمرزش خواه ما را از خداى، یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ، بزبانهاى خویش چیزى میگویند که در دلهاى ایشان نیست، قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ لَکُمْ مِنَ اللَّهِ، گوى از خداى و کار خداى شما را بدست که چیزیست، إِنْ أَرادَ بِکُمْ ضَرًّا، اگر بشما گزندى خواهد، أَوْ أَرادَ بِکُمْ نَفْعاً، یا بشما سودى خواهد، بَلْ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً (۱۱)، نه که اللَّه بآنچه شما میکنید دانا و آگاه است.
بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَنْقَلِبَ الرَّسُولُ، آرى چنان میپنداشتید که رسول بازنگردد، و با پس نیاید، وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى‏ أَهْلِیهِمْ أَبَداً، و مؤمنان هرگز با خانمان خود نیایند، وَ زُیِّنَ ذلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ، و آن پنداره در دلهاى شما آراسته‏اند، وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ و پنداره بد پنداشتید، وَ کُنْتُمْ قَوْماً بُوراً (۱۲) و شما قومى‏اید بنیست شده.
وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ و هر که بنگرود بخداى و رسول او، فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ سَعِیراً (۱۳) ما بساختیم ناگرویدگان را آتش.
وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، اللَّه راست پادشاهى هفت آسمان و هفت زمین، یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ، میگیرد او را که خواهد و آمرزد او را که خواهد، وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (۱۴) و اللَّه آمرزگار است بخشاینده همیشه.
سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ، آرى میگویند با پس کردگان خداى، إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى‏ مَغانِمَ آن گه که شما بغنیمتهاى خیبر رفتید لِتَأْخُذُوها تا آن را در دست آرید، ذَرُونا نَتَّبِعْکُمْ، گذارید ما را تا با شما بیائیم یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا کَلامَ اللَّهِ، میخواهند که گفت خداى دیگرگون کنند، قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا، گوى نه که شما نیائید با ما، کَذلِکُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ، چنین گفته است اللَّه باز فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا، آرى ایشان خواهند گفت که شما مى‏حسد آرید بما، بَلْ کانُوا لا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا (۱۵) که ایشان گروهى‏اند کم‏دانان.
قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرابِ، گوى با پس بردگان را از اعراب، سَتُدْعَوْنَ إِلى‏ قَوْمٍ، شما را با جنگ گروهى خواهند خواند، أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ گروهى با زور سخت، تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ تا با ایشان کشتن کنید تا مسلمان شوند، فَإِنْ تُطِیعُوا، اگر آن روز فرمان برید، یُؤْتِکُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً، شما را دهد اللَّه مزدى نیکو، وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا و اگر آن روز برگردید از طاعت، کَما تَوَلَّیْتُمْ مِنْ قَبْلُ، چنان که پیش باز برگشتید یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلِیماً (۱۶) عذاب کند اللَّه شما را عذابى دردنماى، لَیْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ، بر نابینا تنگى نیست، وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ، و نه بر لنگ و نه بر بیمار، وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، و هر که فرمان برد اللَّه را و رسول او را، یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، در آرد او را در بهشتهاى زیر درختان آن جویها روان، وَ مَنْ یَتَوَلَّ، و هر که برگردد از فرمان‏بردارى، یُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِیماً (۱۷) عذاب کند اللَّه او را عذابى دردنماى.