شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
در ماتم صبحی
رهی معیری
رهی معیری( رباعیها )
127

در ماتم صبحی

دردا که بهار عیش ما آخر شد
دوران گل از باد فنا آخر شد
شب طی شد و رفت صبحی از محفل ما
افسانه افسانه سرا آخر شد