شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
عرفی شیرازی
عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

3.9k
672
مولانا محمد بن خواجه زین‌الدین علی بن جمال‌الدین شیرازی ملقب به جمال‌الدین و متخلص به عرفی از مشاهیر و شعرای شیراز در قرن دهم هجری است. وی درسال ۹۳۶ هجری قمری متولد شد. در زادگاهش به تحصیل علم و دانش پرداخته و به قدر توان در موسیقى و خط نسخ مهارت بدست آورد. از جوانى به سرودن شعر تمایل داشت، دیرى نپایید که در شیراز شهرت یافت و به محافل ادبى آن شهر راه پیدا کرد. در اوان جوانى از راه دریا به هندوستان مهاجرت کرد و با فیضى دکنى برخورد کرد و مصاحبت وى را اختیار نمود و سپس توسط وى با حکیم مسیح الدین ابوالفتح گیلانى آشنا شد و در قصیده‏اى مدح او را گفت. ابوالفتح گیلانى نیز او را به عبدالرحیم خانخانان، سپهسالار ادب ‏پرور جلال‌الدین اکبرشاه معرفى کرد و از آنجا در سلک مداحان ویژهٔ اکبرشاه در لاهور درآمد. عرفى همچنان در لاهور به سر برد تا درسال ۹۹۹ هجری قمری در سن سی و شش سالگی درگذشت. پس از چندى پیکرش را به نجف منتقل کردند. شهرت او در قصیده‏ سازى و از سخن سرایان بنام سبک هندی است. عرفى در قالب هاى دیگر شعر نیز طبع‏ آزمایى کرده اما مهارت او در قصیده دیگر سروده هاى وى را تحت ‏الشعاع قرار داده است. «کلیات» اشعار عرفى مشتمل بر چهارده هزار بیت شامل قصیده و رباعى و مثنوى و قطعه است. جمال ‏الدین دو مثنوى به نام هاى «مجمع الابکار» و «فرهاد و شیرین» و رساله ‏اى به نثر دربارهٔ تصوف به نام «نفیسه» نیز نگاشته است. عرفی در سال ۹۹۹ در سن سی و شش سالگی درگذشت و جنازه او را از لاهور به نجف انتقال دادند. عرفی در یکی از قصائد خود بنام ترجمة الشوق، این بیت زیر را آورده و آرزوی خود را در آن چنین اظهار نموده‌ است: به کاوش مژه از گور تا نجف بروم -- اگر به هند به خاکم کنی و گر به تتار ملا رونقی همدانی یک قطعه تاریخ که مشتمل بر پنج بیت است بمناسبت حمل استخوانهای عرفی به نجف سروده که از آن سال حمل استخوانها یعنی سال ۱۰۲۷ هجری برمی آید و آن قطعه این است: یگانه گوهر دریای معرفت عرفی که آسمان پی پروردنش صدف آمد چو عمر او به سر آمد ز گردش دوران شکست سخت به دل‌های پر شعف آمد به گوش چرخ رسانید حرف جانسوزی که عمرم از تو چه در معرض تلف آمد به کاوش مژه از گور تا نجف بروم فگند تیر دعائی و بر هدف أمد رقم زد از پی تاریخ رونقی کلکم به کاوش مژه از هند تا نجف آمد