شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
بخش ۵۹ - وله ایضا رحمه الله
نیر تبریزی
نیر تبریزی( لآلی منظومه )
81

بخش ۵۹ - وله ایضا رحمه الله

شه کبر یا منشا توئی که امیر عز مجلّلی
بتو زیبد عرش جلال حق که بتاج قدس مکلّلی
چو نخواست حق زکمال خود نظری بسوی مثال خود
بگرفت پیش جمال خود زهویت تو سینجلی
لمعات نخله موسوی نفخات خلقت عیسوی
زفروغ روی تو پرتوی زهوای گوی توشمألی
توئی ای امیر جهانگشا که زبدو خلقت ماسوی
بسریر رفعت کبریا نه نشسته چون تو مجللی
بظلم سکندر آبجو بطوی کلیسم فرشته خو
بسنای نو تو راه پو زضیای نار تو مصطلی
توئی آنکه خواست چو ذوالمنن زره عنایت و فضل و من
ز طلوع طلعت خویشتن بورای خویش تفضّلی
زتنزّه احدیتش زتقدس صمدیتش
بنمود سرّ هویتش زجلال ذات تو منجلی
توئی آنمثال بدیع حق که زبعد ذات میغ حق
نکشیده کلک صبغ حق بکمال شخص تو هیکلی
ز تو صادر اول ما ذکر بتو لاحق آخر مازبر
تو خود آنمهین مقتدر که هم آخری که هم اولی
بدلیل آیه انمّا و نبص سوره هل اتی
بصریح لو کشف الغطا و خطاب سر سینجلی
به نبی ظهیر و معین توئی و امیر ملک یقین توئی
و مجیر روح الامین توئی بکاینات توئی ولی
کسی در زپرده بجز صدا نشنید و خواندترا خدا
فلقدا شار نمابدا و حماک عنه بمعزلی
بحجاب قدس حریم حق توئی آن نهفته ندیم حق
که هنوز صنع قدیم حق ننموده کز نهان جلی
لمعات و جبک اشرقت و شعاع طلعتک اعتلی
ز چه روالست بربکم نزنی بزن که بلی بلی