شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۲۸
نیر تبریزی
نیر تبریزی( غزلیات )
94

شمارهٔ ۲۸

مگر قدم بره عشق هشتن آسان است
سر سران جهان ریگ این بیابان است
تمتعی که بود تشنه زار آب فرات
مرا ز خنجر قاتل هزار چندان است
در بهشت گشودند یا کلاله تو
که هر طرف نگری سربسر گلستان است
طبیب درد مرا تازه کن ز قوت عشق
گرت بضعف دل خسته میل درمانست
هزار بار گرم بشکنی قنینه دل
من آنکه با تو نخواهم شکست پیمانست
صبا بطره جانان ز من نهفته بگو
تو جمع باش که احوال دل پریشانست
بحسرت تو بپایان رسید عمر دراز
هنوز بادیه هجر را نه پایان است
حدیث سایه ابر است و خوب روز هجیر
تمتعی که مرا از وصال جانان است
مرا که دیده بزلف و رخ تو نیست چه سود
که کوه و دشت سراسر گلست و ریحانست
خیال چشم تو گر مستی آورد چه عجب
که هرچه سحر بگویند از او در امکانست