شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
فصل سی و یکم - صفت یقين شیخ کامل است ظنّهای نیکوی راست
مولوی
مولوی( فیه ما فیه )
139

فصل سی و یکم - صفت یقين شیخ کامل است ظنّهای نیکوی راست

صفت یقين شیخ کامل است ظنّهای نیکوی راست مریدان او شد علی التفّاوت ظنّ و اغلب اغلب ظن و علی هذا همچنين هر ظنیّ که افزون ترست آن ظنّ او بیقين نزدیکتر و از انکار دورتر لَوْ وُزِنَ اِیَمَانُ اَبِيْ بَکْرٍ همه ظنون راست از یقين شير میخورند و میافزایند و آن شيرخوردن و افزودن نشان آن تحصیل زیادتی ظنّست بعلم و عمل تا هر یکی یقين شود و در یقين فانی شوند بکلیّ زیرا چون یقين شوند ظن نماند و این شیخ و مریدان ظاهر شده در عالم اجسام نقشهای آن شیخ یقيناند و مریدانش دلیل بر آنک این نقشها متبدلّ میشوند دَوْراً بَعْدَدَوْرٍ وَقَرْناً بَعْدَ قَرْنٍ و آن شیخ یقين و فرزندانش که ظنون راستاند قایمند در عالم عَلی مِّرِ الْادْوَارِ وَ الْقُرُوْنِ مِنْ غَیْرَ تَبَدُّلٍ بازظنون غالط ضال منکر راندگان شیخ یقيناند که هر روز ازو دورتر شوند و هر روز پس ترند زیرا هر روز میافزایند در تحصیلی که آن ظنّ بدرابیفزاید فِيْ قُلُوْبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً اکنون خواجگاان خرما می خورند و اسيران خار میخورند قَالَ اللهُّ تَعَالی اَفَلَا یَنْظُرُوْنَ اِلَی الْاِبِلِ اِلَامَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَاوُلَئکَ یُبَدِّلُ اللهُّ سَیِّاتِهِم حَسَنَاتٍ هر تحصیلی که کرده است در افساد ظن این ساعت قوتّ شود در اصلاح ظنّ همچنانک دزدی دانا توبه کرد و شحنه شد آن همه طراّریهای دزدی که میورزید این ساعت قوتّ شد در احسان و عدل و فضل دارد بر شحنگان دیگر که اولّ دزد نبودهاند زیرا آن شحنه که دزدیها کرده است شیوهٔ دزدان را میداند احوال دزدان ازو پوشیده نماند و این چنين کس اگر شیخ شود کامل باشد ومهتر عالم و مهدی زمان.