شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
فصل دوازدهم - قَالَ النَّبُّي عَلَیْهِ السَّلَامُ اَللَّیْلُ طَویْلٌ فَلَا تُقَصِّرْهُ
مولوی
مولوی( فیه ما فیه )
115

فصل دوازدهم - قَالَ النَّبُّي عَلَیْهِ السَّلَامُ اَللَّیْلُ طَویْلٌ فَلَا تُقَصِّرْهُ

قَالَ النَّبُّي عَلَیْهِ السَّلَامُ اَللَّیْلُ طَویْلٌ فَلَا تُقَصِّرْهُ بِمَنَامِکَ وَالنَّهَار مُضْيُ فَلَا تُکَّدِرْهُ بِآثامِکَ شب درازست از بهر رازگفتن و حاجات خواستن بیتشویش خَلق و بیزحمت دوستان و دشمنان خلوتی و سلوتی حاصل شده و حق تعالی پرده فرو کشیده تا عملها از ریا مصون و محروس باشد و خالص باشد للهّ تعالی و در شب تيره مرد ریائی از مخلص پیدا شود ریایی رسوا شود در شب همه چیزها بشب مستور شوند و بروز رسوا شوند مرد ریایی بشب رسوا شود گوید چون کسی نمیبیند از بهر کی کنم میگویندش که کسی میبیند ولی تو کسی نیستی تا کسی را بینی آنکسی میبیند که همه کسان در قبضه قدرت ویند و بوقت درماندگی او را خوانند همه و بوقت درد دندان ودرد گوش و درد چشم و تهمت خوف و ناایمنی همه او را خوانند بسر و اعتماد دارند که میشنود و حاجت ایشان روا خواهد کردن و پنهان پنهان صدقه میدهند از بهر دفع بلا را و صحّت رنجوری را و اعتماد دارند که آن دادن و صدقه را قبول میکند چون صحتّشان داد و فراغت ازیشان آن یقين باز رفت و خیال اندیشی باز آمد می گویند خداوندا آن چه حالت بود که بصدق ما ترا میخواندیم در آن کنج زندان با هزارقل هواللّه بیملالت که حاجات روا کردی اکنون ما بيرون زندان همچنان محتاجیم که اندرون زندان بودیم تا ما را از این زندان عالم ظلمانی بيرون آری بعالم انبیا که نورانیست اکنون چرا ما را همان اخلاص برون زندان و برون حالت درد نمی آید هزار خیال فرود میآید که عجب فایده کند یا نکند و تأثير این خیال هزار کاهلی وملالت میدهد آن یقين خیال سوز کوخدای (تعالی) جواب میفرماید که آنچ گفتم نفس حیوانی شما عدوست شما را و مرا که لَاتَتَّخِذَوا عَدُوِّیْ وَعَدوَّکُمْ اَوْلیَاء هماره این عدو را در زندان مجاهده دارید که چون او در زندانست و در بلا و رنج اخلاص تو روی نماید و قوتّ گيرد هزار بار آزمودی که از رنج دندان و دردسر از خوف ترا اخلاص پدید آمد چرا در بند راحت تن گشتی و در تیمار او مشغول شدی سررشته را فراموش مکنید و پیوسته نفس را بی مراد دارید تا بمراد ابدی برسید و از زندان تاریکی خلاص یابید که وَنَهْیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأوی.