شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۲۱۹۱
مولوی
مولوی( غزلیات )
58

غزل شمارهٔ ۲۱۹۱

ای رونق نوبهار برگو
وی شادی لاله زار برگو
بی غصه می فروش می نوش
بی زحمت شاخ خار برگو
ای بلبل و ای هزاردستان
برگو صفت بهار برگو
ای حلقه به گوش و عاشق گل
گوش و پس سر مخار برگو
شرح قد سرو و چهره گل
بر عرعر و بر چنار برگو
چون رفت خزان و رو نهان کرد
بر سرو رو آشکار برگو
گر پرسندت که جان رز چیست
بر برگ نظر مدار برگو
صد شیر و هزار گونه خرگوش
خواهی که کنی شکار برگو
خواهی که شود قبول عذرت
ز اشکوفه خوش عذار برگو
خواهی که بری قرار مستان
زان نرگس پرخمار برگو
امروز سر شراب داریم
ساقی شو و بر نهار برگو
مستی آمد ملولیت رفت
صد بار و هزار بار برگو
ای جام شرابدار برگرد
وی چنگ لطیف تار برگو
از بهر ثواب و رحمت حق
ای عارف حق گزار برگو
ما منتظر توایم بشتاب
بی زحمت انتظار برگو
تشنیع مزن که صله ای نیست
نک آوردم نثار برگو