شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
بخش ۳۱ - قاعده در بطلان حلول و اتحاد
شیخ محمود شبستری
شیخ محمود شبستری( گلشن راز )
110

بخش ۳۱ - قاعده در بطلان حلول و اتحاد

من و ما و تو او هست یک چیز
که در وحدت نباشد هیچ تمییز
هر آن کو خالی از خود چون خلا شد
انا الحق اندر او صوت و صدا شد
شود با وجه باقی غیر هالک
یکی گردد سلوک و سیر و سالک
حلول و اتحاد از غیر خیزد
ولی وحدت همه از سیر خیزد
تعین بود کز هستی جدا شد
نه حق شد بنده نه بنده خدا شد
حلول و اتحاد اینجا محال است
که در وحدت دویی عین ضلال است
وجود خلق و کثرت درنمود است
نه هرچ آن می نماید عین بود است