شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۹۹
کمال خجندی
کمال خجندی( غزلیات )
43

شمارهٔ ۹۹

به چین زلف تو کان رشک صورت چین است
از وقت شیر مزیدن لب نو شیرین است
دمی ز دیده پرخون نمی شوی بیرون
بدان سبب که تو طفلی و خانه رنگین است
دگر فوس کنانم مگو که زان توأم
که سوختم ز دروغ تو راستی این است
از مهر کرد و وفا نوبه آن دل سنگین
چگونه توبه او بشکنم که سنگین است
به درد و غم چه نهی مستم ز نو ستمی
کرم نمای که آن لطفهای دیرین است
برم سر از تن و بر آستانت اندازم
گرش به خواب به بینم که میل بالین است
برای وصل تو خواند کمال ورد و دعا
شنیده که دعاها برای آمین است