شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
سقوط
هوشنگ ابتهاج (سایه)
هوشنگ ابتهاج (سایه)( یادگار خون سرو )
115

سقوط

گردنی می افراشت
سرش از چرخ فراتر می رفت
آسمان با همه اخترهاش
بوسه می زد به سر انگشتش
سکه خورشید
بود در مشتش
یک سر و گردن
گاه
نه کم از فاصله کیهانی ست
وز سرافرازی تا خواری
جز یک سر مو فاصله نیست
او سری خم کرد
و آسمان با همه اخترهاش
دور شد از سر او