شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۲۴۲
هلالی جغتایی
هلالی جغتایی( غزلیات )
60

غزل شمارهٔ ۲۴۲

بخاک من گذری کن، چو در وفای تو میرم
که زنده گردم و بار دگر برای تو میرم
نهادم از سر خود یک بیک هوی و هوس را
همین بود هوس من که: در هوای تو میرم
دل از جفای تو خون شد، روا مدار که عمری
دم از وفا زنم و آخر از جفای تو میرم
تویی که: جان جهانی فزاید از لب لعلت
منم که هر نفس از لعل جانفزای تو میرم
بحال مرگم و سوی تو آمدن نتوانم
تو بر سرم قدمی نه، که زیر پای تو میرم
رو، ای رقیب، ز کویش، که ترک جان نتوانی
تو جای خویش بمن ده، که من بجای تو میرم
مرا بخواری ازین در مران بسان هلالی
گذار، تا چو سگان بر در سرای تو میرم