شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۲۱۲
حکیم نزاری
حکیم نزاری( غزلیات )
40

شمارهٔ ۲۱۲

دلی که عاشق روی نگار دلبندست
نه ممکن است که با صابریش پیوندست
کسی که او به صفت صابرست عاشق نیست
به عشق و صبر نظر کن که چند در چندست
کدام عاشق صادق شنیده ای که ز هجر
ز عاجزی سپرِ صابری نیفکنده ست
چهارسوی نهادم ز رخت صبر تهی ست
که شش جهات وجودم به عشق در بندست
ز پند هیچ نیاید، نصیحتم مکنید
که مرد عاشق دیوانه فارغ از پندست
کمینه بنده ی اویم اگر قبول کند
به هرچه خواهد و فرمان دهد خداوندست
هزار توبه شکستم هنوز مردم را
طمع بود که مرا التفاتِ سوگندست
به مهر زن نکنم دامن دل آلوده
که پایبندیِ واماندگان ز فرزندست
نزاریا ره دیوانگان عشق سپر
طریق زهد ره مردم خردمند است