شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
هنگامه
فریدون مشیری
فریدون مشیری( ابر و کوچه )
115

هنگامه

ای دل لبریز از شوق و امید!
کاش می دیدی که فردا نیستیم
کاش می دیدی که چون پنهان شدیم
در همه آفاق پیدا نیستیم
گرچه هر مرگی تسلی بخش ماست
کاندر این هنگامه تنها نیستیم
بدتر از مرگ است آن دردی که باز
زندگی می خندد و ما نیستیم