شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
در دستگاه ماهور
ملک الشعرای بهار
ملک الشعرای بهار( تصنیفها )
126

در دستگاه ماهور

۱
ز فروردین شد شکفته چمن
گل نوشد زیب دشت و دمن
کجایی ای نازنین گل من
بهار آمد با گل و سنبل
ز بیداد گل نعره زد بلبل
دل بلبل نازک است ای گل
دل او را از جفا مشکن
بهار از گل سایبان دارد
دربغا کز پی خزان دارد
خوش آن کس کاو یاری جوان دارد
بتی تازه با شراب کهن
دلم گشت از چرخ بوقلمون
چو جام می لب به لب پرخون
غم عشقت شد برغمم افزون
شد از ستمت
ز دست غمت
غرق خون دل من
مجنون دل من
محزون دل من
پر ز خون دل من
۲
نگارا رحمی نما به چشم ترم
که من از زلفت بتا شکسته ترم
اگر بردم جان از غم دوران
ز درد فراق تو جان نبرم
عزیز دلم بت چگلم آبروی چمن
بهار مرا خزان منما نازنین گل من