شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۳۹ - برف
ملک الشعرای بهار
ملک الشعرای بهار( قطعات )
101

شمارهٔ ۳۹ - برف

ابری به خروش آمد چون قلزم مواج
بر روی زمین بیخت هزاران ورق عاج
گویا فلک امروز بریزد به سر خلق
پس ماندهٔ آن شیر برنج شب معراج
حلاج شدست ابر و زند برف چو پنبه
لرزان من ازین حادثه چون خایهٔ حلاج
گویی که یکی سید، مندیل عوض کرد
زان برف فراوان که نشسته به سرکاج