شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۱۷۶ - سرود مدرسه
ملک الشعرای بهار
ملک الشعرای بهار( قصاید )
82

شمارهٔ ۱۷۶ - سرود مدرسه

ما همه کودکان ایرانیم
مادر خویش را نگهبانیم
همه از پشت کیقباد و جمیم
همه از نسل پور دستانیم
زادهٔ کورش و هخامنشیم
بچهٔ قارن و نریمانیم
پسر مهرداد و فرهادیم
تیرهٔ اردشیر و ساسانیم
ملک ایران یکی کلستانست
ما گل سرخ این گلستانیم
کار ما ورزش است و خواندن درس
همه از تنبلی گریزانیم
چون نیاکان باستانی خویش
راستگوی و درست پیمانیم
مستی و کارهای بی معنی
کار ما نیست زانکه انسانیم
همه در فکر ملت و وطنیم
همه در بند دین و ایمانیم
پارسی زاده ایم و پاک سرشت
کز نژاد قدیم آریانیم
همه از یک نژاد و یک خاکیم
گر ز تهران گر از خراسانیم
اول اندر میان مدرسه ایم
بعد از آن در میان میدانیم
می نمائیم مشق سربازی
روز میدان مطیع فرمانیم
پس از آن درکمال آزادی
پی تحصیل ثروت و نانیم
همه پاکیم و راستگو ی و شریف
بی خبر از دروغ و بهتانیم
گر دروغی کسی به ماگوید
ما ازو روی خود بگردانیم
همگی اهل صنعت و هنریم
همگی اهل خیر و احسانیم
ازکسی حرف زور نپذیریم
وز کسی مال مفت نستانیم
در تجارت شریک تجاریم
در زراعت رفیق دهقانیم
کار ما صنعت است و علم و عمل
کارهای دگر نمی دانیم
حالیا بهر افتخار وطن
ما شب و روز درس می خوانیم