شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
در بیان چارچیز که آدمی را شکست آرد
عطار
عطار( پندنامه )
121

در بیان چارچیز که آدمی را شکست آرد

آدمی را چارچیز آرد شکست
با تو گویم گوش دارای حق پرست
دشمن بسیار و وام بی شمار
شغل بی حد و عیال با قطار
وای مسکین که غرق وام شد
هر دمی از غصه خون آشام شد
هر کرا بسیار باشد دشمنش
خیره گردد هر دو چشم روشنش
هر کرا اشغال بسیارش بود
در زمانه زار بیکارش بود