شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
ملامت کردن سلیمان مرغان را و ستایش بلبل بر جملۀ مرغان
عطار
عطار( بلبل نامه )
115

ملامت کردن سلیمان مرغان را و ستایش بلبل بر جملۀ مرغان

سلیمان چون ز بلبل قصه بشنید
بسی اندر فراق گل بنالید
پس آنگه گفت مرغان هوا را
که غیبت بود از بلبل شما را
هر آنکس کو رود تنها به قاضی
ز قاضی خرم آید گشته راضی
سخن گفت برابر اتفاق است
به غیبت ماجرا کردن نفاقست
حدیث ماجرا چون هست معقول
بگو با هر که باشد هست مشغول
چو بلبل حاضر آمد وقت غیبت
نمی جنبد یکی اکنون ز هیبت
به غیبت بوده هر یک از شما شیر
به خون بلبلان آلوده شمشیر
مثالش با شما مشت پیاده
مثال گربه و موش است و باده