شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۳۱۹
انوری
انوری( غزلیات )
68

غزل شمارهٔ ۳۱۹

ای روی تو آیت نکویی
حسن تو کمال خوبرویی
راتب شده عالم کهن را
هردم ز تو فتنه ای به نویی
معروف لبت به تنگ باری
چونان که دلت به تنگ خویی
بردی دل و در کمین جانی
یارب تو از این همه چه جویی
گویی شب وصل با تو گویم
الحق تو کنی خود آنچه گویی
در کوی غمت به جان رسیدم
گفتم تو کجا و در چه کویی
گفتا بدو روزه غیبت آخر
تا چند ز یک سخن که گویی
من هم به جوار زلف آنم
کز عشوه تو در جوال اویی