شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
پریدن
احمد شاملو
احمد شاملو( دشنه در دیس )
124

پریدن

رها شدن بر گُرده ی باد است و
با بی ثباتی سیماب وارِ هوا برآمدن
به اعتمادِ استقامتِ بال های خویش؛
ورنه مسأله یی نیست:
پرنده ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می کند.
جهانِ عبوس را به قواره ی همّتِ خود بُریدن است،
آزادگی را به شهامت آزمودن است و
رهایی را اقبال کردن
حتا اگر زندان
پناهِ ایمنِ آشیانه است
و گرم ْجای بی خیالی سینه ی مادر،
حتا اگر زندان
بالشِ گرمی ست
از بافه ی عنکبوت و تارَکِ پیله.
رهایی را شایسته بودن است
حتا اگر رهایی
دامِ باشه و قِرقی ست
یا معبرِ پُردردِ پیکانی
از کمانی؛
وگرنه مسأله یی نیست:
پرنده ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می کند.
۲۱ آذرِ ۱۳۵۶
نیوجرسی