شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
خوابِ وجين گر
احمد شاملو
احمد شاملو( باغ آینه )
169

خوابِ وجين گر

خواب چون درفکند از پایم
خسته می خوابم از آغازِ غروب
لیک آن هرزه علف ها که به دست
ریشه کن می کنم از مزرعه، روز،
می کَنَم ْشان شب در خواب، هنوز...
۱۳۳۸ (؟)